کاربری جاری : مهمان خوش آمدید
 
خانه :: شعر
موضوعات

اشعار



مدح و شهادت حضرت علی علیه السلام

شاعر : یوسف رحیمی     نوع شعر : مدح و مرثیه     وزن شعر : فاعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن     قالب شعر : غزل    

مرگ خـود را اگـر این گونه تمنا دارد           سالیـانی‌ست کـه در دل غم زهـرا دارد

روضهٔ فاطمه یک روضهٔ معمولی نیست           شـرح دوران غریبی‌ست که مولا دارد


شرح قومی‌ست که در موعد یاری امام           جـای لبـیـک، فــقـط شـایــد و امـا دارد

قصهٔ‌ مردم بیعت‌شکن است این روضه           خون اگر گریه کند چشم زمان، جا دارد

استخوان در گلوی صبر بماند سی سال؟           آه بــا چـاه خــدایـا! چـه سخـن‌هــا دارد

بعـد یـک عمـر غـم خانـه‌نشـینی، حـالا           غــم بــدعـهـدی دنـیـا طـلـبـان را دارد

این یکی در طلب بُردن بیت المال است           آن یـکی منـصـب شاهـانه تـقاضـا دارد

آن طرف لشکر کفر است به پا خاسته است           این طرف فتنهٔ جهل است که غوغا دارد

بی‌وفـایـی کـمـر کـوه وفـا را خـم کـرد           داغ‌هـا بـر جـگــر از مـردم دنـیـا دارد

مـی‌رود بـا غـم سی سـال غـریـبی امـا           جـگـری شعلـه‌ور از قـصـهٔ‌ فـردا دارد

آه کوفه‌ست،همـان کوفه ولی این دفعه           نـیــزه‌ای در وسـط شـهـر تمـاشـا دارد

: امتیاز

مناجات با خدا

شاعر : محمد کیخسروی نوع شعر : مناجات با خدا وزن شعر : فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن قالب شعر : مربع ترکیب

کـولـه بـاری مملو از بار گـناه آورده ام           باز هم در محضرت روی سیاه آورده ام
از همه جا رانده و سویت پناه آورده ام           هـستی ام را با امـید یک نگـاه آورده ام


ای الــه دردمـــنـــدان، دردمـــنــدی آمـــده
یـا غـیـاث الـمسـتغـیـثـیـن مـسـتـمنـدی آمده

خانـۀ دل را به خشت بی وفـایی ساخـتم           غرق در بازی و صاحبخانه را نشناختم
پای عصیانم صفای نیمه شـب را باختم           من به هر کس که رسیدم جز تو رو انداختم

گـوشـۀ چـشـمی به احـوال پـریـشـانـم بکن
ای خـدایـا رحـم بر چـشمـان گـریـانـم بکن

بین عشاق هر کسی دلداده باشد بهتر است           مستی ام وقتی که کوثر باده باشد بهتر است
سر به زیریم سر سجاده باشد بهتر است           چون شجر هر قدر که افتاده باشد بهتر است

قامتم را حیف شد که معصیت خم کرده است
اشک هـایـم را نگـاه مبـتـلا کـم کرده است

کاسه های خالیم را میشود که پر کنی؟           عبد عاصی را حفاظت از بلا و ضر کنی؟
قلب سنگی و سـیاهم را شبـیه در کنی؟           من پشیمان آمدم شاید مرا هم حـر کنی

سـفـرۀ دل را اجـازه مـی دهـی تا وا کـنـم؟
شرم دارم که سـرم را محـضرت بـالا کنم

مرغ بسـمل را مهـیای شبی پـرواز کن           امشب آخر لطف کن در را به رویم باز کن
کار احیـا کردن ایـن مـرده را آغاز کن           پای من را به نجف یکـبار دیگر باز کن

حـتم دارم مرتضی پـشت و پـناهم می شود
سـور و سات بخششم فورا! فراهم می شود

هر کجا خوردم زمین زینب مرا امداد داد           گریه کردن را به من با گریه هایش یاد داد
آنچه میشد یا که می باید به ما میداد داد           قلب ویرانه خـرید و در عوض آباد داد

درد ها بسیار و درمان با دوای زینب است
آبرویی هم اگر هست از دعای زینب است

حرف زینب چون وسط آمد پریشانش شدم           بی قرار صوت محزون حسین جانش شدم
بـارها در خلـوتم بودم که گریانش شدم           خواب دیدم سوریه از جان نثارانش شدم

گریه بر او‌ مثل گریه بر حسین است و حسن
عالمی گریـه کـنـش، او اشکـبـار بی کـفـن

: امتیاز

زبانحال حضرت زینب در شهادت امیرالمومنین علیه السلام

شاعر : ناشناس نوع شعر : مرثیه وزن شعر : فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن قالب شعر : غزل

شیـر لازم نیست بابایم شفایش را گرفت          روضه یکبار دگر در خانۀ ما پـا گرفت

ضربۀ شمشیـر مثـل میـخ در برّنـده بود          میخ در مادر گرفت و تیغ کین بابا گرفت


نیمه شب دور از نگاه شوم این همشهریان          باز هم تابوت بر دوش غریبان جا گرفت

مثل مـادر مخـفـیـانه رفت از خـانه پـدر          شیر از شمشیر حکم وصل دلبر را گرفت

قـد کـمـان درمان پیـشانیِّ زخمیّـش شده          استخوان و عقده را از حلق حق زهرا گرفت

چشم امّید یتیمان چشمهایش بست و رفت          دست دنـیا از دل غـمـدیـده ام دنیا گرفت

کوفۀ امروز یک شمشیر در مسجد کشید          صدهزاران تیر و تیغش راه عاشورا گرفت

دست بر شمشیر فتنه بُرد در کرب و بلا          دست آن طفلی که از بابا علی خرما گرفت

: امتیاز

مناجات شب قدری با امام زمان عجل الله تعالی فرجه

شاعر : محمد علی بیابانی نوع شعر : توسل وزن شعر : مفتعلن مفتعلن فاعلن قالب شعر : چهارپاره

بــازم شــب قـدره و بــیـقـراری            غلط میخوره رو گونه های خیسم

بــازم شــب قــدره و حاجـتــام و            یـکی یـکی بـا گـریه مـی نویـسـم


حـاجـتـایی کـه نـزدیک یه سـاله            تـو خاطـرم مـرور میـشه همیشه
ولــی تـمــوم حـاجـتـای عــمـرم            انــدازه یــه حــاجــتــم نـمـیـشــه

حــاجـتـم ایــنـه آقــام و بــبــیـنـم            کـاشکـی کـه آرزو به دل نمـونـم
دوس دارم از خجالتـش در بـیام            خــدا کـنـه ازش خـجـل نــمـونـم

بـازم شـب قـدره و جات خـالـیـه            فقـط غـمه که جات و پر میکـنـه
فــقــط نــگـاه مـهـربـون تــوئــه            که ایـن دل سـنـگـیم و در میکـنه

بـاز شـب قــدره خــودم مـیـدونم            کـه قـدرت و نـمیـدونـم آقـاجـون

مـن امـشب اومـدم بگم کـه دیگه            پـشـیـمـونـم پـشـیـمـونـم آقـا جون

تـو جامعه کبـیـره خـونـدم ایـن و            لـطـف خدا بـسـته بـه لـطـفـتـونه
اگـه تـو از گـنـاه مــن بـگــذری            دیـگـه خـدا مـن و نـمی سـوزونه

کی میـشه از کعـبه خبـر بـیـاد و            صـدا اذونت بـپـیـچـه تـو گوشـم
بــرای انـتــقــام بــریــم مـدیــنـه            کــنـار تـو لـبـاس رزم بــپـوشـم

نـمـیـدونـم کـوفــه ای یــا کـربـلا            نـمــیـدونــم کـجـا عــزا گرفـتـی
بـه یـادمون باش آقا هـر کجا که            بـه آسـمـون دسـت دعـا گـرفـتی

: امتیاز

مدح و شهادت امیرالمؤمنین حضرت علی علیه‌السلام

شاعر : سید محمد میرهاشمی نوع شعر : مدح و مرثیه وزن شعر : مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن قالب شعر : غزل

کوفـه، مدینه بـود مـگر؟ التـهاب داشـت           محراب، کوچه بود مگر؟ اضطراب داشت

تیـغ عدو کجـا و سَـرِ سِـرِّ عدل و داد!           دشمن دوباره بر سر نیزه کـتاب داشت


ایـن فتـنه هـا ز گـور خـوارج بلـند شـد           دینی که بی علی است، اساسی خراب داشت

بـار دگـر ز پـشـت به نامردی اش زدند           غـربت بـه نام نـامی او انتسـاب داشت

در سر، هوای ماندن در کوفه را نداشت           او کـه دلـی بـه یاد مدینـه کبـاب داشـت

تـنهـاتـریـن غـریـب، هـوایـی یـار بـود           با یاد فاطمه، نه خوراک و نه خواب داشت

قلبش به یاد فاطمه می زد، که مرگ خواست           آن شب علی لبی به دعا مستجاب داشت

دیگر حساب روز و شب از دست داده بود           در تنگنای سینه، غمی بی حساب داشت

موی سپـید او کـه ز رویـی کـبـود بـود           از خون سرخ سر ز چه قصد خضاب داشت

جان در تنش چه شد که چنین بیقرار بود؟           مثل مسافری که به رفتن شتاب داشـت

میلی به شیر و نان و رطب هم نداشت او           تنها نمـک که زخم دلش التهـاب داشت

از سهم شـیر خویش به قاتل دهد که او           روحی پـر عاطفه به زلالـی آب داشت

زیـنـب ز نیـشخـنـدۀ قـاتـل؛ تـمـام عـمر           روحی اسیـر پنجۀ رنج و عذاب داشت

: امتیاز

شهادت حضرت علی علیه السلام

شاعر : وحید قاسمی نوع شعر : مدح و مرثیه وزن شعر : فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن قالب شعر : مثنوی

پلـک های نیـمه بازش آیه های درد بود           آخرین ساعات عـمر حیـدر شبگرد بود

چـادر خاکـی زهـرا بالـش زیـر سرش           عکس دربی سوخته در قاب چشمان ترش


زخم فرقش،ترجمان عمق زخم سینه بود           کـوفه هـم مـثـل مدینه دشمـن آیـینه بود

آتـش آه حزینش بـر جگـر افتـاده اسـت           ایـن دم آخر، به یاد میـخ در افتاده است

در نگاه زینب دل خسته زخمش آشناست           زخم فرقش شکل زخم پهلوی خیرلنساست

زخم های کهنه بر رفتن مجابش کرده اند           نـا امیـدانه طبیـبان هم جـوابش کرده اند

معنی فُزتُ وَ رَبِّ الکعبۀ او روشنـست           حیدر مظلوم سی سال ست،فکر رفـتنست

کوفه شب ها آشنا با اشک فانوسش شده           ماجرای کوچه سی سالست، کابوسش شده

اضطراب زینب او را بُرده در هُول و ولا           زیر لب با گریه می گوید که وای از کربلا

گریه های مرتضی دنیای رمز و راز بود           یاد عـاشورا برایش روضه های باز بود

: امتیاز
نقد و بررسی

بیت زیر به دلیل مستند نبودن و همچنین عدم رعایت توصیه‌های علما و مراجع تغییر داده شد، در بحث غارت معجرها دو نکته مهم باید مورد توجه قرار بگیرد ۱ـ موضوع غارت معجر بر فرض بر اینکه صورت گرفته باشد با آنچه متاسفانه بصورت عام در اشعار آورده می‌شود بسیار متفاوت است، لازم است بدانیم در عرب آن زمان قسمتی از حجاب زنان (معجر)، پارچه‌ای بوده که در مقابل صورت قرار می‌گرفته و این جزء حجاب بوده است؛ همچنان‌که هم اکنون نیز در عراق، عربستان و بسیاری از کشورهای اسلامی این‌گونه حجاب دارند، از این‌رو حضرت زینب سلام‌الله‌علیها در خطبه‌اشان در مجلس یزید فرمودند: وَ أَبْدَيْتَ وُجُوهَهُنَّ تَحْدُو بِهِنَّ الْأَعْدَاءُ مِنْ بَلَدٍ إِلَى بَلَدٍ؛ دختران سول خدا را با صورت باز، شهر به شهر در معرض دید مردم قرار دادی! لذا آنچه در غارت معجرها مطرح است حذف این روبند صورت‌ها بوده است نه اینکه نعوذ بالله اهل بیت کشف حجاب شده‌اند همچنان که حضرت زینب سلام‌الله‌علیها هم بر همین موضوع اشاره می‌کنند که خود این نیز مصیبت بسیار بزرگ و دردناکی است ۲ـ گفتن و یادآوری غارت معجرها حتی در حد همان روبند صورت شایسته و سزوار اهل بیت نیست!!!  آیا اگر خود ما روزی ناموسمان به هر دلیلی همچون باد و... برای لحظاتی نتوانند حجاب خود را حفظ کنند آیا دوست داریم که یکسره به ما متذکر شوند که در فلان روز چادر خواهر، مادر و یا همسرمان را باد برده و ....  آیا ما از تکرار این حرف ناراحت نمی‌شویم؟؟ پس به هیچ وجه شایسته نیست این فاجعۀ تلخ را حتی بر فرض صحت آن بازگو و تکرار کنیم!!!

گریه های مرتضی دنیای رمز و راز بود           معجر زینب برایش روضه های باز بود

بیت زیر به دلیل مستند نبودن حذف شد؛ موضوع وصیت امیرالمؤمنین علی عليه السّلام در هنگام شهادت به حضرت عباس عليه السّلام مبنی بر اینکه در کربلا مراقب برادرت حسین عليه السّلام و یا خوارت حضرت زینب باش در هیچ مقتل معتبری نیامده است است؛ لذا توصیه می کنیم به منظور دوری از تحریف و یا تدلیس احادیث تا زمانی که سند معتبری برای آن نیافتید از خواندن آن خوداری فرمائید؛ جهت کسب اطلاعات بیشتر به قسمت روایات تاریخی همین سایت مراجعه کرده و یا در همین جا کلیک کنید.

دانه های اشک او می گفت باصد شورو شین           کربلا عباسِ من !جانِ تو و جانِ حسین

مدح و شهادت حضرت علی علیه السلام

شاعر : امیر عظیمی نوع شعر : مدح و مناجات با ائمه وزن شعر : فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن قالب شعر : غزل

زندگی بی مهـر تـو معـنا ندارد یاعـلی           بنـدگی بی حـبّ تو امـضا نـدارد یاعلی

در نمازی که اذان آن تهی از نام توست           غیر شیطان منزل و مأوی ندارد یاعلی


بی تولای تو روزه زحمتی بی فایده است           روزه بی تو باطل است، اما...ندارد یاعلی

«لا یَزیدُ الظّالمین الا خَسارا» می شود           خـتم قـرآنی که نـورت را ندارد یاعلی

بی تو این قرآن به سرها نیست غیر از دردسر           این عبادت توشه در عـقبا ندارد یاعـلی

لـیـلـة الـقـدر بـدون درک قـدر فـاطـمـه           در مـفـاتـیـح خــدا احـیـا نـدارد یـاعلـی

محسنش را داده جان خویش راهم می دهد           چیزی از این بیشتر زهرا ندارد یاعلی

در چرا با زور وا شد، پهلوی زهرا شکست           درب ایـن خانه مگـر لولا ندارد یاعـلی

: امتیاز

ذکر سینه زنی شهادت حضرت علی علیه السلام

شاعر : امیر عباسی نوع شعر : سینه زنی وزن شعر : قالب شعر : غیرکلاسیک (سرود،زمزمه،نوحه)

 پخش سبک  

لیلةُ القدر است و دیـده گـشتـه گـریان            یا علی گـفـتیم و دل شد بیت الاحـزان

غرق خون منبر و محراب            در جِنان فـاطمه بی تاب


یا علی یا علی مولا؛ یا علی یا علی مولا؛ یا علی یا علی مولا

***************************************

جبرئیل از آسمـان شد نوحـه خـوانش            هـر دلـی ســوزد ز داغ بـی کـرانـش

بـر غــم او گـرفــتـاریـم            تـا قـیـامـت عــزاداریــم

یا علی یا علی مولا؛ یا علی یا علی مولا؛ یا علی یا علی مولا

***************************************

کــاش قـلـب او تـســلّایـــی بــبــیــنــد            این سـر بـشـکـسـتـه را زینب نـبـیـنـد

دخـتـر و غـربـتِ بــابـا            زیـن عــزا آه و واویـلا

یا علی یا علی مولا؛ یا علی یا علی مولا؛ یا علی یا علی مولا

*************** شب بیستم و یکم **************

از بـلا شـوری به قـلـب مضطـر افتاد            کـوفـه مـولای تـو بـیـن بـسـتـر افـتـاد

بـر غــم او گـرفـتــاری            کـوفـه امشب عـزاداری

یا علی یا علی مولا؛ یا علی یا علی مولا؛ یا علی یا علی مولا

***************************************

شـعـر انـدوه و عـزا خـوانـدنـد امشب            کـه یـتـیـمـان بـی غـذا مـانـدنـد امشب

دیــدۀ کـودکـان تـر بـود            که پـدر بین بـسـتـر بود

یا علی یا علی مولا؛ یا علی یا علی مولا؛ یا علی یا علی مولا

***************************************

لالـۀ عُـمـرِ عـلـی گــردد چــو پـرپـر            تــازه گــردد بـهـرِ زیـنـب داغ مــادر

داغ آن صـورت نـیـلـی            دشمن و کوچه و سیـلی

یا علی یا علی مولا؛ یا علی یا علی مولا؛ یا علی یا علی مولا

************* شب بیست و سوم **************

مـرثـیـه خـوانـی شد امشب کـار دلهـا            کـه شـده شـیــر خـدا مـهـمـان زهــرا

هر دلی غـرق ماتـم شد            مــاه قــرآن مـحـرّم شـد

یا علی یا علی مولا؛ یا علی یا علی مولا؛ یا علی یا علی مولا

***************************************

دیده ها شد از غمش گریان چه کردی            کـوفـه با مولای مظلومان چه کـردی

گـشتـه از کـیــنـۀ اعــدا            غرق خون زائر زهـرا

یا علی یا علی مولا؛ یا علی یا علی مولا؛ یا علی یا علی مولا

***************************************

یک عـلـی اینـجا شـده مـقـتـولِ اعـدا            یک عـلـی هم کـربـلا شـد اربـاً اربـاً

غـم به دلـهـا نشسته شد            فرق هر دو شکسته شد

یا علی یا علی مولا؛ یا علی یا علی مولا؛ یا علی یا علی مولا

: امتیاز

ذکر سینه زنی شهادت حضرت علی علیه السلام

شاعر : امیر عباسی نوع شعر : سینه زنی وزن شعر : فعولن فعولن فعولن فعول قالب شعر : غیرکلاسیک (سرود،زمزمه،نوحه)

 پخش سبک  

غـم از حال و روزم بُود منجلی            بـســوزد دلــم در عــزای ولــی

زنـم نـالـه چون کـودکـان یـتـیـم            که ضربت رسیده به فرق عـلی


علی یا علی یا علی یا علی؛ علی یا علی یا علی یا علی (۲ )

**************************************

فلک گرچه شد از غمش بی قرار            خزان وجودش شده چون بـهـار

بـه نـام خـداونــد کـعــبــه قـســم            علی غرقه در خون شده رستگار

علی یا علی یا علی یا علی؛ علی یا علی یا علی یا علی (۲ )

**************************************

زمـانـه نــکــرده به مــولا وفــا            که دیده به خود لحظه لحظه جفا

علی فرق بشکسته در موج خون            رَوَد دیـدن بـضـعـۀ مــصـطـفـی

علی یا علی یا علی یا علی؛ علی یا علی یا علی یا علی (۲ )

**************************************

به سوز و به آه و دل مضطرش            علی روضه خوان شد به چشم ترش

مخـور غصه ای یاس نیـلوفری            تو دستت شکسته علی هم سرش

علی یا علی یا علی یا علی؛ علی یا علی یا علی یا علی (۲ )

**************************************

الا بـضـعـۀ پـاک پــیـغــمـبــری            الا ای کـه تـو هـسـتـیِ حـیـدری

بدان جانم آن دم ز تن شد بُرون            که دیـدم تـو افـتـاده پـشـت دری

علی یا علی یا علی یا علی؛ علی یا علی یا علی یا علی (۲ )

**************************************

غـمـم مـنـجـلـی گـشتـه واغـربتا            که داغ ولـی گـشـتــه واغـربـتـا

شده کوفه شهر غم و اشک و آه            عــزای عـلـی گـشـتـه واغـربـتا

علی یا علی یا علی یا علی؛ علی یا علی یا علی یا علی (۲ )

**************************************

فـلـک مـرثـیـه خـوان مـولا شده            که مظلوم و تنها چو او کس ندید

در ایـن دار دنــیــا در اوج بــلا            دوباره یـتـیـمی به زیـنب رسیـد

علی یا علی یا علی یا علی؛ علی یا علی یا علی یا علی (۲ )

**************************************

بـــســـوزد دل اولــیـــای خــــدا            به خلق دو عـالـم ولی کـشته شد

مــنــادی نــدا داده از آســـمــان            وصـیّ پـیـمـبـر عـلـی کـشته شد

علی یا علی یا علی یا علی؛ علی یا علی یا علی یا علی (۲ )

**************************************

امـام دو عــالـم اگـر چـه ز غــم            بـه رنـج غـریـبـی شـده مـبــتـلا

ولـی بـایـد ایـنـجـا بـگـویـم به آه            امــان از عــلــی اکــبـر کــربـلا

علی یا علی یا علی یا علی؛ علی یا علی یا علی یا علی (۲ )

**************************************

به فرق علی خورده شمشیر کین            وَ چشمان ز گریه چو دریـا شده

ولی یک عـلی در صف کـربـلا            تــمــام تـنـش اربــاً اربــاً شـــده

علی اکبرم ای علی اکبرم؛ عـلی اکبرم ای عـلی اکبرم (۲ )

: امتیاز

ذکر سینه زنی شهادت حضرت علی علیه السلام

شاعر : ناشناس نوع شعر : سینه زنی وزن شعر : قالب شعر : غیرکلاسیک (سرود،زمزمه،نوحه)

 پخش سبک  

در مسیر دین و ایمان؛ بر مهر علی دل بستیم          شکر حق که مثل خوبان؛ محبین مولا هستیم
یـا حـیـدر


نـور یکـتـا عـلی مولا          ای بی همتا علی مولا
یـار طاهـا عـلی مـولا          جان زهـرا عـلی مولا
جان زهرا علی مولا؛ جان زهرا علی مولا (۲ )
*****************************
کار سائلانۀ ما؛ در دستان آن کریم است          راه سیّد الوصییّن؛ خود صراط مستقیم است
یـا حـیـدر
بحر غـیرت عـلی مولا          کوه هـیـبت عـلی مـولا
فخر و عزّت علی مولا          فجر عصمت علی مولا

جان زهرا علی مولا؛ جان زهرا علی مولا (۲ )
********************************
در راه و طریق اسلام؛ ما هستیم و شرمندگی          او شـد کـشته عـدالت؛ بر سجـادۀ بـنـدگی
واویــلا
ای بی قـرین علی مولا          حـق الیـقـین علی مولا
مجروح کین علی مولا          شهـیـد دین عـلـی مولا
جان زهرا علی مولا؛ جان زهرا علی مولا (۲ )

: امتیاز

مناجات شب قدری با امام زمان عجل الله تعالی فرجه

شاعر : محمدمهدی عبدالهی نوع شعر : مرثیه وزن شعر : مستفعلن مستفعلن مستفعلن فع قالب شعر : غزل

شب هـای احـیـا در فـراق تـو گـذر شـد           عمرم تباه است و ز هجـر تو سپـر شد
ای روضه خوان و یوسف زهرا کجایی           آقا بیا روزم شب و شب هـم سحـر شد


از اول مـــاه خـــدا یـــاد تــو هــســتــم           امـا چـرا ایـن نــالـه هـایـم بـی اثــر شـد
آقا اجازه شب شب قدر است و روضه           از کوفه تا کرب و بلا خـاکم به سر شد
مولای دین رفت و جسارت ها شد آغـاز           در سینه هاشان بغض مولا پر ثـمر شد
اما امان از روضه ای که خون تو گریی           آقـا اسارت رفت و زینب در خـطر شد
بی تو چه سخت است از سر و سرنیزه گفتن           مولا بیا چون یک سه ساله در به در شد
طشت طـلا و خـیـزران ها بر حـسیـنت           بزم شراب و دخـتـری غـرق نظـر شد
وقـتـی جـسـارت بر سر بـبـریده کردند           مویش سپید و زینب تو خون جگـر شد
این بـار در شـام و پـلـیـدی هـای بسیار           گـویـد رقـیـه ای پـدر وقـت سـفــر شـد
مـولا حـلالـم کن ولـی ای صـاحب من           چـشمان زهـرا مـادرت از گـریه تر شد

: امتیاز
نقد و بررسی

بیت زیر سروده اصلی شاعر محترم است اما با توجه به وجود ایراد وزنی و سکت موجود در مصرع اول بیت؛ پیشنهاد می‌کنیم به منظور رفع ایراد موجود و همچنین انتقال بهتر معنای شعر بیت اصلاح شده که در متن شعر آمده را جایگزین بیت زیر کنید.

مولای دین رفت و جسارت ها شروع شد           در سینه هاشان بغض مولا پر ثـمر شد

مناجات شب قدری

شاعر : مهدی مقیمی نوع شعر : توسل وزن شعر : مستفعلن مستفعلن مستفعلن فع قالب شعر : غزل

من با تو بـال و پـر گـرفـتـم یا الهـی            کِـی دامـن دیـگـر گـرفـتـم یـا الـهـی

ده مرتـبـه نـام تـو را با اشـک بُـردم            قـرآن به روی سر گـرفـتـم یـا الهـی


آغـوش تو باز است از بس مهربانی            امشب تو را در بر گـرفـتم یا الـهـی

کرده گناهم از تو دور، امشب دو دستی            دامــانِ چــشـم تـر گـرفـتـم یـا الـهـی

شرمنده ام از بس ز عصیان توبه کردم            امـا گـنـاه از سـر گـرفــتـم یـا الـهـی

با ذکر یا حیدر، سحر این حال خوش را            از روضـه و منـبـر گـرفـتم یا الـهـی

امشب قبولم کن که من این اشکها را            از روضـۀ حـیـدر گـرفـتـم یـا الـهـی

هر چـه نـباشـد خـاک پـای اهـل بیتم            سرمـایه از ایـن در گرفـتـم یا الـهـی

یک کربلا می خواستم آن هم که امسال            از مـادرش آخــر گـرفــتـم یـا الـهـی

: امتیاز

زبانحال حضرت زینب با امیرالمومنین علیه السلام

شاعر : محمد جواد پرچمی نوع شعر : مرثیه وزن شعر : مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن قالب شعر : غزل

شکسته بالی و با دخـتـرت سخن گـفتی           کمی ز غـربت خود را برای من گفتی

چـقـدر طـعـنه شنـیـدی چقـدر دم نزدی           چقدر حرف خدا را به مـرد و زن گفتی


چقـدر حرف دلـت را به چاه می بردی           چقـدر درد و دلت را به خویشتن گفتی

دم غـروب سـلامـی به همـسرت دادی           گمـان کنـم که بـه زهـرا ز آمـدن گفتی

دلـت گـرفـت پــدر یـاد مـادر افـتــادی           ز شعلـه هـای در و از لگـد زدن گفتی

یـتـیـم هــا کـه بـرای تـو شـیـر آوردنـد           ز بـی وفایـی ایـن کوفـیان به من گفتی

تو از شلوغی و ترس از ربودن اطفال           ز سنگ خوردن و سختی رد شدن گفتی

سـحـر بـه رسـم سفـارش کنار عباست           فقـط حسـین حسین و حسن حسن گفتی

نوشت بر کفنت جوشـنی حسینِ غریب           تـو از وصیـت زهـرا و پیـرهـن گفتی

ز کشـتن نوه هـایـت ز کشـتـن پـسـرت           ز قتلـگاه و بـدن هـای بـی کـفـن گـفـتی

: امتیاز
نقد و بررسی

همانطور که بارها مستند به سخنان مراجع و علما متذکر شده ایم موضوع معجر برداشتن و... بر فرض اینکه صحیح هم باشد شایسته نیست به هر بهانه ای آن را مطرح کنیم و به هیچ وجه اینگونه مسائل را نباید مطرح کرد و خون به دل امام زمان نمود؛ لذا بیت زیر حذف شد

بـرایـم از غـم بـزم حـرامـیـان ای وای           بـرایـم از غـم مـعجـر نـداشـتـن كفـتـی

مدح حضرت علی علیه‌السلام

شاعر : ولی الله کلامی نوع شعر : مدح وزن شعر : فاعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن قالب شعر : غزل

یا علی بر فَـلکِ عشق تو پرچم زده ای           خیـمـه انـدر حـرم شاهد اعـظـم زده ای

شمع حُسن تو فروزان و جهان پـروانه           ز آتش عـشق شرر بر دل عالم زده ای


قهـرمانـان میـادیـن اسـدت مـی خـوانـند           بسکه شمشیر، تـو در خطّ مقـدّم زده ای

پیـش هـر مـدّعی بـی خـرد و بـی مـایه           دم ز خود نا زده ای ور زده ای کم زده ای

در هـراسـند هنـوز از تو بنـی اسرائیل           زآنکه بر مرحبشان سیلی محکم زده ای

گام ستوار تو نازم که ز همت همه عمر           قــدم انــدر ره اخـلاص، دمـادم زده ای

کـرده ز ایثـار تـو تجلیـل خدا در قرآن           سکّه بر نام خود از بخشش خاتم زده ای

قوت خود بر فقرا دادی و این عزت نفس           دست ردّیست که بر سینۀ حاتـم زده ای

عُـرفا کمـتر از آنـنـد که لب بگـشـایـند           در مقامی که تو از صدق و صفا دم زده ای

خفته در بستر طاها و چو غواص جسور           دل به دریای پُر از حادثه و غم زده ای

فلکت منزل و همسایۀ تو خورشید است           خیمه مافـوق تر از عیـسی مریم زده ای

انبیـا از لبِ شـیریـن تو بـوسـند، کـه تو           بـوسـه ها بـر یـدِ پیـغـمبر اکـرم زده ای

شـب معـراج مگـر همسـفـر او بـودی؟           کاحمدت دید به تخـت عظمت لم زده ای

ساقیا زمزمۀ سعی تو در بـزم صفاست           زآب کـوثر نمکی بر لب زمزم زده ای

چه غم از کید اجانب که زهراست معین           با یکی یار تو صد سلسله بر هم زده ای

کـی ز بـام فلـک افـتد علـم اهـل الـبـیت           کان لوائیست که با فاطمه با هم زده ای

مفتخر باش «کلامی» که پی اخذ مراد           چنـگ بـر دامـن آن مفـخـر آدم زده ای

: امتیاز
نقد و بررسی

بیت زیر سروده اصلی شاعر محترم است اما پیشنهاد می‌کنیم به منظور رفع سکت شعر در وزن و همچنین انتقال بهتر معنای شعر بیت اصلاح شده که در متن شعر آمده را جایگزین بیت زیر کنید.

چه غم از کید اجانب که معینت زهراست           با یکی یار تو صد سلسله بر هم زده ای 

زبانحال حضرت علی علیه السلام در شب شهادت

شاعر : غلامرضا سازگار نوع شعر : مرثیه وزن شعر : مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن قالب شعر : غزل

رها ز درد و غم و رنج بی شمار شدم           قـسـم به خالـق کـعـبه که رستگـار شدم

همین که خون سرم ریخت روی سجّاده           بــرای دیــدن زهــرا امــیـــدوار شــدم


بـه محـفل بشـریّت مـنـم هـمـان شمـعی           کـه نـور دادم و آب از فـراق یـار شدم

همه جوانی من ختم شد به یک مصرع           گـل خـزان زده در مـوسـم بـهـار شـدم

به روزگار من آن شد در این دو روزۀ عمر           که تـا قیـامـت، مـظـلـوم روزگـار شـدم

به پیـش اشگ یتیمان از آن تنـم لـرزید           که خود به فـصل جوانی یتیـم دار شدم

بـه چاه گفـتم ای چاه گـریه کـن بـر من           کـه من بـه کینـه یاران خود دچـار شدم

چه سال ها که ز عمرم گذشت بی زهرا           خدا گواست که آب از فـراق یـار شـدم

به نخـل میثـم خود ثبت کن بگو «میثم»           که مـن اسیر ستم هـای بـی شـمار شـدم

: امتیاز
نقد و بررسی

بیت زیر از نظر وزنی ایراد داشته و سکت شعری دارد

به روزگار من آن شد در این دو روزۀ عمر           که تـا قیـامـت، مـظـلـوم روزگـار شـدم

بیت زیر به دلیل ایراد محتوایی حذف شد زیرا اولا پرورگار مخصوص کوفه نیست  در ثانی امام هیچ گاه و تحت هیچ شرایطی خوار نمی شود و شایسته نیست امام را خوار خطاب کنیم

قـسـم بـه عـزّت پـرورد گـار آن کـوفـه           که من عزیزم و در بین خلق خوار شدم

مدح و شهادت امیرالمؤمنین حضرت علی علیه‌السلام

شاعر : محسن عرب خالقی نوع شعر : مدح و مرثیه وزن شعر : مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن قالب شعر : غزل

شبـی هم این دل ما انتخـاب خواهد شد           برای خـلـوت اُنست خـطاب خواهد شد

مكش ز خـیـمـۀ دلها عـمود مِـهـرت را           كه آسمـان به سرِ ما خـراب خواهد شد


كسی كه مهر علی در قنوت او جاری است           دعـای نیـمه شبـش مستجاب خواهد شد

مـیـان مردم صاحـب نـظـر اگـر بـرود           غـلام در گهـت عـالـیجـناب خواهد شد

كـویــر را نـفـس قــنـبـرت كـنـد دریــا           سـراب نـام تو نـشنـیـده آب خـواهد شد

به قـدر فـهـم كـمـم هم اگـر كه بنـویسم           فـضایـل تو هـزاران كـتـاب خواهد شد

چه دیده بود پیمبر كه گفت در این ماه           محاسن تو به خونت خضاب خواهد شد

جـواب خِـلـقَـتِ خَـلقی و از بد دنیاست           كه زخم فرق سر تو جـواب خواهد شد

امــام اول دنــیــا پـس از شـهــادت تـو           امـام كـشـتـن این قـوم باب خـواهـد شد

یكی به سوده الـماس پـاره پـاره جـگـر           یکی ز فرط عطش دل كباب خواهد شد

پس از تو كار به جایی رسد در این دنیا           كه صید حرمله طفل ربـاب خواهد شد

: امتیاز

زبانحال حضرت زینب با امیرالمومنین علیه السلام

شاعر : مجتبی روشن روان نوع شعر : مرثیه وزن شعر : مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن قالب شعر : ترکیب بند

بستی نگـاه خستۀ خود را چـرا به در            داری به سوی فـاطمه بابا مگـر نظـر

قـرآن کــنـار بـسـتـر تـو بـاز کـرده ام            بـابـا بـبـین که آمـده وَانـشَـقَّـتِ الـقـمر


فهمیدم از نگـاه ترت... رفـتـنی شدی            امشب به جان چشم تو می ترسم از سحر

گفتی کفن بیاور و رفتی ز هـوش باز            آرامـش مـرا مـبـر ای مـهــربـان پـدر

قـرآن به سـر گـرفـتـه ام  و زار مـی زنـم

بـا قـلـب خــسـتـه نــالــۀ قـهـار! مـی زنـم

قـلـب مرا دوبـاره به آتـش مـزن پـدر            با چـشم بسته لب مگـشا بر سخن پدر

آهسته حرفهـای خصوصی خویش را            پنهان ز اهـل خـانه مگـو با حسن پدر

از کربلا و هجمه غمها و تیغ و تیر...            گـفـتـی حـکـایت تنِ بـی پـیـرهـن پـدر

خیره شدی به دست ابوالفضل خود چرا؟            خون می چکد زچشم تو در پیش من پدر

دارد بــرای تـو حـسـنـم سـیــنــه مــی زنـد

گـریان... حسیـن بی کـفـنـم سیـنـه می زنـد

حالـم خـراب بود ز غـم شد خـراب تر            از داغ روی تو شـده ام دل کـبـاب تـر

گـویـا در آسـتـان خـداونـد لا شـریـک            آن کس مقرّب است که دیده پُـر آب تر

بعد از تو ای سلام بدون جواب نیست            در کـوفه از سلام حـسن بی جـواب تر

با روی خون گرفته به من گفته ای که نیست            از آن سـر بـریـده محـاسن خضاب تر

رنگـت پـریده است پدر جـان سکـوت کن

دیگر بس است روضه !به قرآن سکوت کن

گاهی نظر به کام حسن می کنی و گاه            باچشم خیس می کشی از عمق سینه آه

گاهی زهوش میروی و بعد...بی رمق            می افکـنی به حلق حسیـنم فـقـط نگـاه

جانم به لب رسید پدر؛ زآن دمی که تو           گاهی ز کوفه حرف زدی، گاه قـتلگاه

گفتی که اهل کوفه مرا حـبس می کنند            پـیـش سـر بـریـده و اطـفـال بـی پـنـاه

آن روز پس دلاور رعنای من کجاست؟!

عباس تکیه گاه حسین و حسن کجاست!؟

: امتیاز
نقد و بررسی

بیت زیر به دلیل مستند نبودن و همچنین عدم رعایت توصیه‌های علما و مراجع تغییر داده شد، در بحث غارت معجرها دو نکته مهم باید مورد توجه قرار بگیرد ۱ـ موضوع غارت معجر بر فرض بر اینکه صورت گرفته باشد با آنچه متاسفانه بصورت عام در اشعار آورده می‌شود بسیار متفاوت است، لازم است بدانیم در عرب آن زمان قسمتی از حجاب زنان (معجر)، پارچه‌ای بوده که در مقابل صورت قرار می‌گرفته و این جزء حجاب بوده است؛ همچنان‌که هم اکنون نیز در عراق، عربستان و بسیاری از کشورهای اسلامی این‌گونه حجاب دارند، از این‌رو حضرت زینب سلام‌الله‌علیها در خطبه‌اشان در مجلس یزید فرمودند: وَ أَبْدَيْتَ وُجُوهَهُنَّ تَحْدُو بِهِنَّ الْأَعْدَاءُ مِنْ بَلَدٍ إِلَى بَلَدٍ؛ دختران سول خدا را با صورت باز، شهر به شهر در معرض دید مردم قرار دادی! لذا آنچه در غارت معجرها مطرح است حذف این روبند صورت‌ها بوده است نه اینکه نعوذ بالله اهل بیت کشف حجاب شده‌اند همچنان که حضرت زینب سلام‌الله‌علیها هم بر همین موضوع اشاره می‌کنند که خود این نیز مصیبت بسیار بزرگ و دردناکی است ۲ـ گفتن و یادآوری غارت معجرها حتی در حد همان روبند صورت شایسته و سزوار اهل بیت نیست!!!  آیا اگر خود ما روزی ناموسمان به هر دلیلی همچون باد و... برای لحظاتی نتوانند حجاب خود را حفظ کنند آیا دوست داریم که یکسره به ما متذکر شوند که در فلان روز چادر خواهر، مادر و یا همسرمان را باد برده و ....  آیا ما از تکرار این حرف ناراحت نمی‌شویم؟؟ پس به هیچ وجه شایسته نیست این فاجعۀ تلخ را حتی بر فرض صحت آن بازگو و تکرار کنیم!!!

خیره شدی به معجر روی سرم چرا؟            خون می چکد زچشم تو در پیش من پدر

با توجه به کج تابی معنایی در مصرع اول بیت زیر به جهت انتقال بهتر معنای شعر بیت زیر تغییر داده شد

بودم خراب از غـم و اکنون خراب تر            از داغ روی تو شـده ام دل کـبـاب تـر

بیت زیر به دلیل کج تابی معنایی در مصرع اول که شایستۀ حضرت زینب نیست؛ تغییر داده شد

جانم به لب رسیده پدر بسکه بهـر من            گاهی ز کوفه حرف زدی، گاه قـتلگاه

بیت زیر به دلیل مغایرت با روایات معتبر تغییر داده شد؛ زیرا اولا اینکه چنین سخنی در کلام امیر المومنین نیامده است دوماً سنگ پرتاب کردن و ... در شهر شام بوده است و در کوفه طبق روایات معتبر مردم پشیمان شده و گریه می کردند. جهت کسب اطلاعات بیشتر مراجعه شود به قسمت روایات تاریخی همین سایت

گفتی که اهل کوفه مرا سنگ می زنند            پـیـش سـر بـریـده و اطـفـال بـی پـنـاه

مناجات شب قدری با امام زمان عجل الله تعالی فرجه

شاعر : محمد بیابانی نوع شعر : توسل وزن شعر : فاعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن قالب شعر : غزل

قـبـل از آنکـه بنـویسند جـزای همه را           می سپارند به تو قدر و قضای همه را

شب قـدر است ولـی قـدر نمی دانیـمت           که تو باید بدهی اجر و سزای همه را


ما برای فـرجـت آمده ایم امشب، کـاش           بـه اجـابـت بـرسـانـنـد دعـای هـمـه را

هر چه از دامن تو دور شود دستی باز           می کشاند وسط احسان تو پای همه را

ای گـل فـاطـمه! یابن الحسن! آقا جانم!           بشنو داد همه را؛ بشنو صدای همه را

کربلایی؟ نجـفی؟ سامره ای؟ یا مشهد؟           هر کجا هـستی خالی کن تو جای همه را

زائـران حـرم جـد تـو را مـی بـخـشـند           امشب آقا بده پس کرب و بلای همه را

: امتیاز

مدح و شهادت امیرالمؤمنین حضرت علی علیه‌السلام

شاعر : ناصر شهریاری نوع شعر : مرثیه وزن شعر : مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن قالب شعر : غزل

ببار ای دیده از داغ علیِ مرتضا امشب           که خون گرید ز داغ او تمام دیده ها امشب

به تیغ ابن ملجم شد روان خون سر مولا           که از این داغ می نالد همه ارض و سما امشب


پس از عمری شکیبایی ز نامردی این مردم           رسد شیر خدا دیگر به دامان خدا امشب

تماشایی بود امشب وصال حیدر و زهرا           رسد خیر البشر آخر سوی خیر النساء امشب

علی رفت از جهان و شد یتیمی سهم این عالم           غریبی ماند بعد از این برای مجتبا امشب

نگاه آخرش بود و غم زینب که در او بود           پریشان حسیـنش بود و داغ کربلا امشب

: امتیاز

نوحۀ شهادت حضرت علی علیه السلام

شاعر : امیر عباسی نوع شعر : سینه زنی وزن شعر : قالب شعر : غیرکلاسیک (سرود،زمزمه،نوحه)

 پخش سبک  

ای امامِ متّـقـین؛ مولا علی؛ مولا علی؛ مولا علی؛ مولا

یا امیرَالمؤمنین مولا علی؛ مولا علی؛ مولا علی؛ مولا


عالَم چون قـطره در دریـای ولایت            قــبــلـۀ عــاشـقــان ایــوانِ طـلایـت

روشنیِ راهِ دین مولا علی؛ مولا علی؛ مولا علی؛ مولا

یا امیرَالمؤمنین مولا علی؛ مولا علی؛ مولا علی؛ مولا

ای امامِ متّـقـین؛ مولا علی؛ مولا علی؛ مولا علی؛ مولا

*******************************

مــولا و آقـــا و امــامِ مــا هــسـتـی            حاکِم و سَـروَر و فـرمانـروا هستی

در سماوات و زمین مولا علی؛ مولا علی؛ مولا علی؛ مولا

یا امیرَالمؤمنین مولا علی؛ مولا علی؛ مولا علی؛ مولا

ای امامِ متّـقـین؛ مولا علی؛ مولا علی؛ مولا علی؛ مولا

*******************************

می باشد از ازل ای عـالـی ای اعلا            سـتــایــشـگـرِ تـو آن حـیّ تـعــالـی

بی مثال و بی قرین مولا علی؛ مولا علی؛ مولا علی؛ مولا

یا امیرَالمؤمنین مولا علی؛ مولا علی؛ مولا علی؛ مولا

ای امامِ متّـقـین؛ مولا علی؛ مولا علی؛ مولا علی؛ مولا

*********************************

خـورشـیـدِ سپـهـرِ انــوارُ الـهُـدایـی            با فـرق شـکـسـتـه مـهـمـانِ خـدایی

زینتِ عرش برین مولا علی؛ مولا علی؛ مولا علی؛ مولا

یا امیرَالمؤمنین مولا علی؛ مولا علی؛ مولا علی؛ مولا

ای امامِ متّـقـین؛ مولا علی؛ مولا علی؛ مولا علی؛ مولا

*********************************

ای مـظـلـومِ عـالَـم جـانِ مـا فـدایت            زهـرا شد گـریـانِ آن فـرقِ دوتایت

جانِ ختم المُرسلین مولا علی؛ مولا علی؛ مولا علی؛ مولا

یا امیرَالمؤمنین مولا علی؛ مولا علی؛ مولا علی؛ مولا

ای امامِ متّـقـین؛ مولا علی؛ مولا علی؛ مولا علی؛ مولا

: امتیاز

نوحۀ شهادت حضرت علی علیه السلام

شاعر : امیر عباسی نوع شعر : سینه زنی وزن شعر : قالب شعر : غیرکلاسیک (سرود،زمزمه،نوحه)

 پخش سبک ۱                       پخش سبک ۲                               پخش سبک ۳   

شد داغ دل از حـد فزون، آه و واویـلا آه و واویلا

محراب و مسجد لاله گون آه و واویلا آه و واویلا


گویم با چـشمِ تر، یا حـیـدر یا حـیـدر           مظلوم علی مظلوم علی یا علی مولا

****************************************************

با اشک و شور و زمزمه، آه و واویلا آه و واویلا

مهـمـان شـود بر فـاطـمـه، آه و واویلا آه و واویلا

نـالـۀ پـیـغـمـبـر، یا حـیـدر یـا حـیـدر           مظلوم علی مظلوم علی یا علی مولا

****************************************************

چـشـمان مـولا بستـه شـد، آه و واویلا آه و واویلا

فـرق سـرش شکـستـه شد، آه و واویلا آه و واویلا

چون لاله شد پـرپر، یا حیدر یا حیدر           مظلوم علی مظلوم علی یا علی مولا

******************** شب بیست و یکم ********************

دلـهـا شـده مـاتـم سـرا، آه و واویـلا آه و واویـلا

در مــاتــم شــیــر خــدا، آه و واویلا آه و واویلا

تــسـلـیـت یـا زهــرا، واویـلا واویـلا           مظلوم علی مظلوم علی یا علی مولا

****************************************************

دلــخــون و خــســتـه آمــدی، بــهــر اسـتــقــبـال

پــهــلــو شـکــســـتــه آمــدی، بــهــر اسـتــقــبـال

در عـالـم شـد غـوغـا، واویـلا واویلا           مظلوم علی مظلوم علی یا علی مولا

****************************************************

بـهـارِ عُــمــرِ هـمــســرت، شــد خــزان امـشـب

آن روی نــیــلـی از عــلــی، کـن نـهــان امـشـب

از غــمِ مــرتــضـی، واویــلا واویـلا           مظلوم علی مظلوم علی یا علی مولا

******************** شب بیست و سوم ********************

صـوت مـنـاجـات عــلــی، از چـه شـد خــامــوش

هـر لـحـظـه در بـسـتـر چـرا، مـی رود از هــوش

با شـور و زمـزمـه، گوید یا فـاطـمـه           مظلوم علی مظلوم علی یا علی مولا

****************************************************

امّ الــمــصــائـب خـــونــجــگــر از غــــم بــابــا

ســــــوزِ دلــــش از آتـــشِ مـــــاتــــمِ بـــــابـــــا

از داغـت مغـمـومم، بـابـای مظلـومم           مظلوم علی مظلوم علی یا علی مولا

****************************************************

شــد اجــر خــوبـی هـای تــو فــرق بـشــکــسـتــه

روزی شــود ایــنــجــا پــدر دسـتِ مــن بــســتــه

شـود بـر نـی دیـده، سـرهـای بـریـده           مظلوم حسین مظلوم حسین ای حسین جانم

ای حسین جانم...

: امتیاز